از وقتی که جبهه شرارت و صهیونیسم جهانی، برای ساقط کردن نظام بشار اسد کمر همت خود را با تروریسمسازی و حمایت از آن محکم کردند، برای خود دهها رؤیا و آرزوی شیطانی و شرورانه و استعماری و توسعهطلبانه را آماده کردند. از دهها کشور جهان تروریسم را به سوریه وارد کردند و ۱۳ سال میلیاردها دلار از جیب دول عربی و خودشان هزینه نمودند تا رؤیاهای خود را تعبیر کنند. این جبهه شرارت و حامی تروریسم، بازیگران جمع اضداد بودند که هر یک برای خود برنامهای داشت. حکومت اسد را با ناباوری ساقط کردند و مرحله جدیدی برای شرارت منطقهای طراحی کردند. جولانی که از غوطه شرقی ارتباط با انگلیسیها را برای تأمین سلاح شروع کرده بود، بر گروهها و شاخههای القاعدهای و تا حدودی داعش در ادلب حاکم شد ولی تفکر سلفی وی، او را در کنار ترکیه قرار میداد تا با وهابیون سعودی و شبکه کشورهای غربی. به همین دلیل مدل رفتاری جولانی همانند حزب حاکم ترکیه با همزیستی با رژیم صهیونی شکل گرفته بود ولی منافع اسرائیلی و امریکایی برای آرزوهای گسترش شرارت در لبنان و عراق و علیه ایران و برنامه آبراهامی، اولویت را به سعودیها در سوریه و لبنان داده و ترکیه را به حاشیه برده و ممنوعیت تحرک و پرواز در سوریه را به آنها تحمیل کردند. با اینکه جولانی با هدایت هاکان فیدان، تعامل با سعودی و زمین بازی امریکایی و اسرائیلی را پذیرفت تا ارکان حکومت خود را در دمشق محکم کند، شاهد این بود که این جبهه شرارت، قبل از هر امتیازی به او، دنبال کسب امتیازات حداکثری در اشغال اراضی سوریه، مهیا کردن زمینههای تجزیه سوریه و همراهی با آنها به عنوان پیاده نظام پروژههای صهیونیستی در منطقه است. رژیم صهیونی و امریکا و تیم عربی در منطقه که از دهها دیدار و رایزنی و سفر و رفت و آمد، فقط به او وعدههای عمل نشده میدادند، همزمان در حال استحکام بخشیدن به ابزارهای تجزیه سوریه و تضعیف حاکمیت جدید در سوریه بودند. هزاران بمباران در زیرساختها و امکانات نظامی، به موازات اشغال بخشهای مهمی از جنوب شرق سوریه، آمادهسازی بخشهایی از جنوب سوریه برای جدایی و استقلال (که در واقع تحت قیمومیت صهیونی باشند) و شرق فرات که با چماق حضور نظامی امریکا همراه بود، چهره آمادهای برای تجزیه سوریه بودند و امریکا و رژیم صهیونی با دریافت مجوز از جولانی، در حال فرودگاهسازی و پایگاهسازی جدید در اراضی سوریه بودند. رژیم صهیونی که برخلاف روایتسازیهای توهمی، در باتلاق غزه گرفتار شده و وعدههای نابودی مقاومت در لبنان و فلسطین، به کابوسی مستمر برای آنها تبدیل شده، نیازمند یک دستاورد مهم منطقهای بود و وعده آن را با حضور سوریه در آبراهام داده بودند.
جولانی اعلام کرد مرزهای ۱۹۷۴ باید مبنا قرار گرفته و اراضی اشغالی جولان نیز در مذاکره به نتیجه برسد. ترکیه که تمامی سرمایههایش در سوریه به هدر رفته و برای انتخابات آتی ریاست جمهوری نیازمند کارت اثرگذار است نمیتوانست در حاشیه باقی بماند و دست خالی از این پروژه ۱۳ ساله خارج شود. ترکیه با هماهنگی جولانی و عربهای منطقه جولان، که حساسیت ویژهای نیز به دروزیها و تا حدودی در قبال رژیم صهیونیستی داشتند، جنگ در سویدا را آغاز کردند و زمانی کوتاه بر گروههای مسلح دروزی مسلط و خونریزیهای زیادی هم به اجرا گذاشتند. رژیم صهیونی و امریکا که غافلگیر شده بودند به سرعت وارد میدان شدند تا معادله را تغییر دهند. از یک سو باید در ژست حمایت از دروزیهای سویدا وارد میشدند که عمل نمودند و از سوی دیگر باید سرمایه اصلی خود در سوریه و منطقه را مورد هدف قرار دهند که به جولانی و ارکان سیاسی و نظامی و مراکز زرهی و زیرساختی و ستونهای نظامی وی حمله کردند. میانجیگری ترکیه و قطر که طرح موفق خود را به نتیجه رسانده بودند به آتشبس سه شنبه منتهی شد ولی رژیم صهیونی جولانی مسلط بر اراضی سوریه و با اراده مقابله با رژیم صهیونی را قبول ندارد و لذا با وجود عقب نشینی ارتش سوریه و عشایر از سویدا، مجدداً اقدامات خود را آغاز کردند و دو یا سه لشکر از ارتش صهیونی را به جولان و مرزهای سوریه آورده و دو گردان را به جنوب سوریه وارد کردند. حاصل این وضعیت سخنان جدید جولانی است که تعدادی از عناصر و فرماندهان اصلی خود در حکومت را از دست داده و از نگاه مقامات صهیونیست او دیگر جولانی نیست و حالا یک تروریست است که باید در کنار بقیه فرماندهان همکارش کشته شود.
ترکیه تا مرز ورود به جنگ و حمایت از جولانی در شرایط آمادهباش است و فراخوان عشایر عرب در سراسر سوریه به سمت سویدا به تسلط جدید بر سویدا منجر شده و اسرائیل ناچار شد نیروهای نظامی و انتظامی حکومت دمشق را مجدد در سویدا بپذیرد.
کردهای قسد در شرق فرات هم در حمایت از دروزیها موضع گرفته و اقداماتی داشتند و با مخفی شدن جولانی در ادلب، فضای امنیتی سوریه وارد چشم انداز نامعلومی شده است. اگرچه صهیونیستها در رؤیای جنوب سوریه بودند و از جولانی میخواستند تا وارد پروژه خلع سلاح حزبالله در لبنان شود و آرزوهایی داشتند تا جولانی، وارد عراق هم بشود تا به قول نتانیاهو چهره خاورمیانه را تغییر دهند، ولی در شرایط کنونی، تمامی این رویاها، بر باد رفته و فضای جهانی در محکومیت تجاوز اسرائیل به سوریه فعال است. این یعنی فعلاً رؤیای میرداوود و تکیه بر جولانی برای پروژه خلع سلاح حزبالله یا عراق، به بایگانی رفته و افکار عمومی و اجتماعی سوریه، در یک خیزش ضد اسرائیلی و امریکایی است، که حتی اگر جولانی ناچار به همراهیهای جدید با اسرائیل و امریکا باشد، در شرایط فعلی به هیچ وجه امکان چنین رفتاری را ندارد. اگر حکومت جولانی بر سویدا حاکم شود، ترکیه و جولانی کار روی شرق فرات را شروع خواهند کرد و این به معنای آشوب زده شدن کل برنامه امریکا و رژیم صهیونی در سوریه و تا حدودی در منطقه است که در بسیاری از پارامترها و پروندههای منطقهای اثرگذار خواهد بود.